*آقاي برق نورد، از سفرهاي خود به شهرهاي ايران، کدام منطقه بيشترين خاطره را براي شما به جاي گذاشت؟

به شيراز، اصفهان، کيش و به هر شهري که شما فکر کنيد رفته ام و تقريبا به تمام خطه شمال سفر کرده ام و بيشتر دلم مي خواهد به کندوان سفر کنم، چون تا به حال به آنجا نرفته ام ولي تعريف آن شهر را زياد شنيده ام.


*پيش آمده که در يکي از سفرها شما از جنسي تعريف کنيد و صاحب مغازه و يا آن شي، بدون در نظر گرفتن پول، آن را براي شما بفرستد يا هديه کنند؟

اتفاقا، هميشه مراقب هستم که کلمه "چقدر قشنگه" را به زبان نياورم تا مردم مرا شرمنده نکنند و يا آن جنس را به من هديه ندهند. خيلي مراقب هستم اگر از چيزي بخواهم تعريف کنم، حتما آن را مي خرم.


* آقاي برق نورد از تجربيات سفرهاي خود به خارج از کشور بگوييد؟

خيلي وقت است که به دليل گرفتاري و مشغله کاري به سفر خارج از کشور نرفته ام ولي تا قبل از اين گرفتاري  و گران نشدن دلار، به مالزي، سنگاپور، کره و ايتاليا سفر کرده ام و خاطرات بسياري هم از سفرهايم دارم


* آيا حاضريد حرفه خود را در کشوري ديگر دنبال کنيد و براي هميشه از ايران برويد؟

خير، من حاضر نيستم وطن خود را ترک کنم با وجود اين نکته که خيلي از بستگان من در خارج از کشور زندگي مي کنند.سن من سني نيست که از کشور بروم و براي کسب درآمد و گذران زندگي شروع کنم به رانندگي و يا اينکه درس بخوانم و يا اينکه بخواهم خود را به يک گروه تئاتري بچسبانم. کار من در اينجا، در کشور عزيزم خريدار دارد.

* از دغدغه هاي خودتان بگوييد، آيا به موسيقي و يا مطالعه دغدغه خاصي داريد يا خير؟

حدود 10 سال پيش به کار سازندگي سنتور، سه تار و تار مشغول بودم و ساختن آن ها را نزد استاد تهراني آموختم.


*کمي از خانواده خود بگوييد، آيا بقيه اعضاي خانواده شما نيز هنرمند هستند؟

دو خواهر دارم که با خودم در کل سه فرزند مي شويم، يکي از خواهرانم، کارگرداني سينما خوانده و ديگري استاد نقاشي است که وي در ايران زندگي نمي کند و من فقط بازيگر شدم. ولي به ياد دارم كه مادرم شعر بسيار مي‌گفت و آن را به صورت دكلمه ضبط مي‌كرد و اجازه مي‌داد تا ماهم گوش دهيم و پدرم هم مهندس بود.



*آيا در كسب حرفه بازيگري و تكنيك‌هاي آن استاد خاصي داشته‌اي و از شخصي خاصي الهام مي‌گرفتي؟

استادي به آن معنا كه بروم سركلاس، نداشته ام و هيچ كلاس بازيگري نرفتم و به صورت تجربي كار خود را آغاز كردم و زندگي هنري خودم را مديون مجيد جعفري هستم.

*بيشتر براي مخاطبان خودتان توضيح مي‌دهيد كه مجيد جعفري چه كاري براي شما انجام داده است؟

مجيد جعفري خيلي به من ميدان داد و من را بيش از پيش وارد جريان بازيگري كرد و آن زمان كه خيلي‌ها كار تئاتر مي‌كردند،‌من توسط او به سالن اصلي تئاتر شهر رفتم و در كنار آن مديون مرحوم خسرو شكيبايي نيز هستم.

*نگفتيد در حرفه بازيگري الگوي شما چه كساني بودند؟

عاشقانه بازي مرحوم خسرو شكيبايي را دوست داشتم و به دليل بازيگر بودنم، زماني كه به تماشاي بازي او مي ‌نشستم سعي مي‌كردم به نكات و تكنيك‌هاي بازيگري او بيشتر متمركز شوم. در كنار او،‌پرويز پرستويي، پرويز پورحسيني، علي نصيريان، مسعود رايگان و حسين محجوب را از ميان اساتيد بازيگر آقا و از ميان خانم‌ها بازي فاطمه معتمد آريا، گوهر خيرانديش و هديه تهراني را دوست دارم.

* از ميان بازيگران خارجي به چه كساني علاقه داريد و هميشه در ذهن شما به عنوان بازيگر مولف نقش‌ بسته‌آند؟

رابرت دنيرو، آل‌پاچينو و آنتوني هاپكينز را دوست دارم و معتقدم رابرت دنيرو در همه فيلم‌هايش صددرصد زندگي مي‌كند و آل پاچينو در جايي از يك فيلم، بازي خود را ارائه مي‌دهد.

ولي اصولا اخلاق من جوري نيست كه از كسي الگوبرداري كنم ولي سعي خود را مي‌كنم كه به تنكنيك‌هاي بزرگان توجه بيشتري كنم.

*شما براي اينكه در يك نقش خودتان را تكرار نكنيد چه كار مي‌كنيد؟

به نقشي كه مي‌خواهم بازي كنم فكر مي‌كنم و اصولا كاري را مي‌پذيرم كه بتوانم با آن هم‌ذات‌پنداري كنم در غير اين صورت، در نهايت احترام آن فيلمنامه را برمي‌گردانم.


*آيا وقتي را در زندگي خود به مطالعه اختصاص مي‌دهيد؟

در حال حاضر فرصت مطالعه كردن را ندارم و اگر فرصتي داشته باشم و پاي تلويزيون بنشينم به آثار والت ديزني و كارتون‌هايي چون سيندرلا و گربه‌هاي اشرافي نگاه مي‌كنم كه براي من يادآور روزها و برنامه‌هاي به ياد‌ماندني است.

* به موسيقي هم همينطور؟

با احترام به همه بزرگان و فعالان موسيقي مي‌گويم كه علاقه‌اي به موسيقي و خواننده خاصي ندارم و بيشتر موسيقي براي من جنبه تفريحي دارد آن هم وقتي كه در ماشين هستم تا متوجه ترافيك نشوم و زماني كه هم به منزل برسم گوشي خود را خاموش مي‌كنم تا به استراحت بپردازم.

*به فوتبال چطور؛ آيا طرفدار تيم خاصي هستيد يا خير؟

به هيچ وجه، علاقه اي به فوتبال ندارم و طرفدار هيچ تيمي نيستم. اگر فرصتي باشد به شنا و پياده‌روي مي‌روم.

*از زندگي شخصي خودتان براي ما مي‌گوييد و اينكه به چه غذاهايي علاقه داريد؟

تمايلي ندارم از زندگي شخصي خودم بگويم چون معتقدم مردم نبايد از حريم خصوصي هنرمندان چيزي بدانند ولي به هر غذايي علاقه دارم كه در آن تكه‌اي گوشت نباشد چون شديدا از گوشت متنفرم و عاشق ميرزا قاسمي، قرمه‌سبزي و خورشت قيمه هستم و بايد بگويم شديدا از غذاهايي كه توسط آبزيان درست شده باشد بيزارم.

*يك خاطره از كودكي خودتان براي ما مي‌گوييد كه هيچ وقت يادتان نرفته است؟

فكر مي‌كنم سال 61 بود و روز 13 فروردين وقتي كه از خواب بيدار شدم ديدم برف همه جا را پوشانده است، هم براي ما جالب بود و هم باورم نمي‌شد و تا توي بالكن نرفتم و با دستان خودم برف‌ها را لمس نكردم، باورم نشد كه بر‌ف آمده است.

*آقاي برق‌نورد با توجه به اينكه مصاحبه شما در بخش باشگاه شبانه باشگاه خبرنگاران منتشر مي‌شود،‌توصيه شما براي آرامش شب مردم چيست؟

فقط بگويم كه وقتي هدف‌شان مشخص باشد به تلاش و استقامت خود ادامه مي‌دهند و هيچگاه فرصت‌هاي خود را از دست ندهند تا در زندگي‌ عقب نمانند.

گفتگو از الهه عليزاده



میدونم مصاحبه رو نمیخونین ولی نظر بذارین لااقل.......